یکی از نقاط قوت فامیل ما (مرده) ارتباط تنگا تنگ اعضای خانواده ها با همدیگست، طوری که خودم به شخصی بعضی وقتا نمی تونم اسم دایی ها و خاله هام رو به خاطر بیارم چه برسه به اینکه تصمیم بگیرم بهشون سر بزنم. 8 تا پسر خاله پسر دایی (همین الان با انگشتام شمردم) و 8 تا دختر خاله دختر دایی (البته فکر کنم) هستیم که سال تا سال همدیگرو نمیبینیم!
حالا فکر کنید عروسی پسر خالمه ، من اگه همینجوری شانسی سرمو مینداختم میرفتم تو یه جا عروسی بیشتر آدم میشناختم و تحویلم می گرفتن تا عروسی پسر خالم، از یه طرف یه عالمه از فامیلا نیستن از طرف دیگه اونایی هم که هستن با هم رو دروایسی و تعارف دارن! فکر کنین من تو این جمع تنگا تنگ خانوادگی بیشتر از همه با یه خانم که 1 سال پیش یک بار تو تهیه یک فیلم مستند یک روز باهاشون همکاری کردم و یک آقا که 7 سال پیش دو بار همدیگرو دیدیم گرم بودم. یه نهنگ بیاد مثله حضرت یونس(ع) ما رو قورت بده ، هم ما ها رو یکم با هم تنها نگه داره هم جامعه رو از شر ما نجات بده...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر