۱۳۸۹ آذر ۶, شنبه

ترس و توهم های زنانه

شوهره از 5 شنبه صبح تا همین الان که دارم می نویسم(تو محل کارش) یه بازی جدید گرفته مرتب داره بازی می کنه... در حدی که 5 شنبه از ساعت 1 شب تا 5 صبح نشسته یه برنامه نوشته که بتونه بازی رو save کنه ....بعد بریزه تو فلش همه جا با خودش بچرخونه ...یعنی همیچین شوهری دارم من... منم به جز مواقع خاص.. دیگه صداش نکردم فقط می خواستم ببینم تا کجا پیش میره.. که دیدم نخیر قضیه خیلی جدی تر از این حرفاست....در حدی که گولم می زد مثلا می خوام برم دستشویی می دیدم بالا نشسته پشت لب تاپم داره بازی می کنه... همه این قضایا موقعی برا من ترسناک میشه که وقتی بعد از یه مدت کوتاه اون موضوع برای شوهره اون قدر بی اهمیت میشه که یادشم نمیاد دیگه....حالا نکنه این بلا سر منم بیاد!!!!:ی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر