۱۳۸۹ آبان ۲۰, پنجشنبه

قرارهای دقیق و حساب شده

دیشب قرار بود بعد از دیدن یه قسمت از سریال فرینج با شوهره بشینیم فیلمی رو ببینیم که قرار بود امروز در موردش مقاله بنویسه تا خوابش نبره... بعد از دیدن فرینج زن داداشه به علت اینکه پاشو جراحی کرده بود خیلی خونسرد پاشد رفت که بخوابه... بعد اون داداشه رفت گفت زن داداشه پاش درد می کنه نمی تونه بچه رو بزاره رو پاش بخوابونه من برم بچه خوابید میام... (خوابش برد دیگه نیومد)منم رفتم بالش پتو آوردم تو حال یه 5 دقیقه گذشت به شوهره گفتم من همینجا می خوابم تو تنها نباشی حالا من هر وقت می خوام بخوابم نیم ساعت طول می کشه ها ولی دیشب اینقدر خسته بود سر گذاشتم خوابیدم... خلاصه شوهره موند و حوضش ...صبح داداشه داشت ما رو می رسوند سر کار با اعتماد به نفس کامل میگه مگه قرار نبود همه با هم فیلمو ببینیم چرا تنها دیدی ؟ چرا منو از خواب بیدار نکردی!!!!

۲ نظر: