۱۳۸۹ مهر ۲۸, چهارشنبه

این کجا و آن کجا....؟

وای خدا.... چقدر دلم برای اینجا تنگ شده بود.... عینه معتادا شده بودم تنم درد میکرد صبحا می رفتم شرکت اینترنت نداشتم....امروز صبح اینترنت دار شدیم و اوضاع شرکت به حال قبلی برگشت.. ولی این کجا وآن کجا؟ در دفتر قبلی من بودم و یه اتاق که طبقه بالا بود کسی کاری به کارم نداشت واسه خودم ریاست می کردم حالا اتاق من در همان یک طبقه در کنار اتاق ها و فضا های دیگر است با 2 میز تابث و یه صندلی که کنار میز من و 3نفر دیگه که هی میان به نوبت رو او میز میشن ومسلما کله همشونم تو مانیتوره من.!!!! این یعنی خداحافظ تمام وبلاگی که در طول روز 10 بار چکتون میکردم.... خداحافظ وبگردی ......ولی اشکال نداره یه موقع هایی مثل الان هست که بتونم به کارام برسم.....مثل الان... به من میگن زنه.....
راستی از شوهره عزیزم واسه پست تولدم تشکر میکنم.واقعا لذت بردم ازش. میدونم الان همتون شبیه آیکون حالت تهوع شدین....دیگه ببخشین این دفعه رو.... دیگه تکرار نمیشه.....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر