۱۳۸۹ مهر ۲۳, جمعه

وااااااااااااای! این عکس از کجا آوردین؟!

من دیروز نه ، پس پریروز نه ، روز قبل ترش جی میلم رو باز کردم دیدم تو صندوق پستی ام پر از نظرات هست که در فیس بوک درباره عکس من دادن. خوب اگه من فیس بوک میرفتم این خیلی هم جالب و خوشحال کننده بود اما وقتی من شیش هفت ماه از آخرین لاگین اتفاقیم به فیس بوک میگزره و کلا تا حالا 20 30 بار تو عمرم بیشتر لاگین نکردم این میشه یه اتفاق جالب و نگران کننده. واسه همین تصمیم گرفتم فیس بوک لاگین کنم و خودم رو از نگرانی در بیارم .

یعنی یه عکس نا جور از من منتشر شده؟ یعنی اکانت من هک شده؟ یعنی توطئه در کاره؟ فتنه! نه این یکی نه اما خوب فیس بوکه دیگه هرچیزی ممکنه حتی فتنه! مگه نه؟!؟

خلاصه اومدم لاگین کنم یه خبطی کردم، گور خودم رو کندم دو سه بار پسورد اشتباه زدم (حالا بعد از 3 ساعت مکافات که فیلتر شکن گیر آوردم تازه کار نمی کرد). حلاصه دیدم فیس بوک من رو بن کرده و دیگه راه نمیده. منم بعد از اونهمه تلاش عصبی شدم و بی خیال شدم.

فرداش که دیروز باشه صبح دیدم یه عالمه ایمیل دیگه با همون مضمون اومده. بیخیالی طی کردم دیشب هم دیدم یه عالمه دیگه ایمیل اومده. مضمون نظرات هم اینا بود "بابا ساچمه!"- "واییی این عکس رو از کجا آوردین؟" - "هاااا هاااا هاااا چه با حال" "lol" ...

باز جوش آوردم اومدم برم فیس بوک، یه صفحه باز میشد یه سوال امنیتی می پرسید ، جواب میدادم، سرعت فیلتر شکن کم بود صفحه بسته می شد از باز اول. یکبار، دو بار ، سه بار، سی بار، صد بار .... دیگه خون داشت خونم رو میخورد. تا همین سه ساعت پیش. از سر یه پروژه خارج از شهر با کلی خستگی رسیدم خونه گفتم قبل از استراحت این لعنتی رو یه چک کنم. دیدم تو ایمیلم باز پر از نظرات شک بر انگیز راجب همون عکسه. همه کسایی هم که نظر دادن آشناهای دور و نزدیکم هستن! از یه طرف دارم دغ میکنم از طرف دیگه میترسم به زنه بگم عکسه ناجور باشه گندش در آد. خلاصه با کلی بیل گیتز بازی در آوردن یه وی پی ان توپ ران کردم و بالاخره قسمت سوال امنیتی فیس بوک رو رد کردم. صورتم از فرط شادی روشن شده بود و خوشحال از اینکه الان صفحه پروفیلم باز میشه و چه بد چه خوب میفهمم داستان چیه! که نا گهان فیس بوک خیلی معصومانه گفت میخواد واسه اینکه بیشتر مطمئن بشه که منه بد بخت خوده سیاه بختمم عکس پروفایل چند تا از دوستام رو نشون بده و من اونا رو شناسایی کنم، من که دیدم سرعت اینترنت خوبه خیلی خونسرد قبول کردم و اونم تاکیید کرد این آزمایش هر یک ساعت یکبار انجام میشه و اگه اشتباه کنم باید یک ساعت صبر کنم. صفحه اول اومد، دو تا عکس از پروفایل یکی از دوستای زنه بود. مطهره... اون بغل هم 5 6 تا اسم واسه انتخاب نوشته بود که یکی اسم اون بود. با خوشحالی انتخاب کردم و زدم بعدی... یه عکس از صفحه لاگین ویندوز اکس پی بود و یه عکس از 5 تا از دوستام که اسم 2 تا شون تو جوابا بود، دو تا فرصت رد کردن برای سوال بعدی رو داشتم، خریت کردم با اعتماد به نفس یه فرصت رو انتخاب کردم، با خودم فکر کردم اینا چه احمقن عکس لاگین ویندوز و عکس های دور همی رو گذاشتن به عنوان عکس های خودشون نمی گن یکی مثله من اگه گیر کنه چیکار باید بکنه؟، خندیدم و زدم بعدی... ! موندم ! میدونید چی دیدم؟ یه دنده ماشین و یه قسمت از یه اتاق! بازم گفتم اه به این شانس آخرین فرصت رد کردنم هم زدم و بعدی... یه عکس از یه چمنزار و یه کیف جیبی، انتخاب شانسی ، بعدی... یه عکس از قهوه تلخ و کاریکاتور، انتخاب شانسی، بعدی... یه عکس از میدان آزادی و دو نفر نا شناس، انتخاب شانسی، بعدی... یه عکس از یکی از دوستام و یه عکس دیگه از یکی دیگه از دوستام، جالب اینه که اسم هیچ کدوم تو جواب ها نبود، انتخاب بعدی- بعدی-بعدی- بعدی در کار نبود. فیس بوک من رو مزاحم تشخیص داد و من باید برای ورود به اکانتم باز هم بعدا مراجعه کنم!

مدام این جمله تو ذهنم می پیچه :"وااااااااااااای! این عکس از کجا آوردین؟!" و به این فکر میکنم چه زندگی سیاهی دارم!

می خوام به ستاره زنگ بزنم ببیبنم قضیه عکس چی بود. اون واسش نظر داده بود آخه. فعلا دیگه حال هیچی و ندارم اگه فهمیدم تو قسمت نظرات کامنت می کنم.

۲ نظر: