۱۳۸۹ آذر ۱۱, پنجشنبه

ديدگاه جديد در مورد شوهره

ديروز خانمي كه اومده بود كامپيوترهاي شركت رو درست كنه ...آشناي آقاي رئيس بود موقع هاي رفتن من بود كه واسه اون غذا سفارش داد...اونم چي كباب... حالا همون موقع شوهره زنگ زد گفت مياد دنبالم... آقاي رئيس به خانمه ميگه بدو غذاتو بخور وگرنه اين شوهره بياد چيزي واست نميمونه ها.. اونم سريع پرسيد چطور مگه چاق؟ آقاي رييس هم با حسرت فراوان كاش چاق بود و اينقدر مي خورد... بعد از كلي توضيح در باره شوهره گفت... اصلا اين آدم هرچيزي كه هست نيست...
يعني لاغر ولي خيلي مي خوره.. ريش داره ولي .....صورتش معصوم ولي.....

پ.ن: شوهره و آقاي رييس به محض اينكه همديگرو مي بينن عين دوتا بچه تخس فقط با هم كل كل ميكنند يعني به معنا واقعي يكي اين ميگه يكي اون ميگه...

۱ نظر:

  1. چه با حال :دی اینُ میگم
    اصلا اين آدم هرچيزي كه هست نيست...
    يعني لاغر ولي خيلي مي خوره.. ريش داره ولي .....صورتش معصوم ولي.....

    پاسخحذف