۱۳۸۹ شهریور ۸, دوشنبه

لیدر مهمونی

زنه:
شنبه مهمونی بودیم خونه ستاره اینا... که خونه شون تو آپارتمان شوهری ایناست..... از نوع لباس پوشیدن شوهری فهمیدم که روز خطرناکی در پیش داریم( تیشرت نایک و شلوارک آدیداس) مهمونی با بازی با wii شروع شد ....تا کم کم بچه ها اومدن افطار شد که ماشالا بین اون همه آدم فقط من وعلی روزه بودیم که اونم هیشکی باور نمیکرد روزست!!!!!!!!!!!!!!:ی
موقع افطار شد و شوهری شروع کرد اذیت کردن علی.... نمی ذاشت غدا بخوره شامی رو بر می داشت ....چای شو بر می داشت....هی میزد تو سرش ....علی مظلوم هم فقط حرص می خورد و تا یه شوخی کوچیک می کرد با شوهره اون جیغ وداد راه می نداختو خودشو لوس می کرد...... موقعی هم که به اون کار نداشت حرفای حال بهم زن میزد.... جالبی قضیه اینجا بود ..... بقیه قاقا می خندیدن........گفتم امروز خطرناک شده این شوهره..... خلاصه تا موقع شام مشغول به انواع بازی های مجاز و غیره مجاز بودیم تا عمو اومد......گفتم بچه های شوخ و بی ادب ما یه ذره رعایت می کنن... نگو نه بدتر می کنن.... حالا می گم چرا ...بعد از شام تصمیم گرفتیم پانتومیم بازی کنیم فکر کنین جلوی عمو اینا رحم نکردن و یه دونه چیز کمر به بالا هم انتخاب نکردن...در این حد عمو که خودش آخر شوخی ایناست خجالت کشید رفت تو اتاق...... بعدش هم که لیگ مسابقات تنیس و بوکس wiiراه انداخته بودیم.... یعنی فقط باید می بودین میدیدن اون خرسای گنده چه حرکتایی در می آوردن از خودشون....................و فکر میکنید لیدر کل این اتفاقات کی بود با افتخار تمام اعلام می کنم شوهر بنده.....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر