۱۳۸۹ مرداد ۲۵, دوشنبه

برادر زاده خانمم در حد بوندس لیگا

مرده:
شما فکر کنید یک عمر همه بهتون میگن "یکم اروم تر" ، "یکم یواش تر" ، "وای چقدر حرف می زنی" ، "تموم شد؟" و...
خلاصه یه عمر رو اعصاب همه هستین...

بعد یهو از ته دیگ فامیلاتون یه جنس جدید در میارین اسمش هست برادر زاده خانمتون. اسمشو می بینین چقدر مور مور می کنه آدمو!

اولا که خانومتون میشه عمه اون که این خودش ته بی ناموسگیری و از مسائل رگ گردنیه... حالا این به کنار.
دوما شما تو زندگیتون یه حساسیت بیشتر ندارین اونم اینه که موقع حرف زدن بهتون دست بزنن ، بردار زاده خانمتونم یه جور حرف زدن بیشتر بلد نیست، فقط با دست زدن.
سوما بردارد زاده خانومتون با شما حرف می زنه. زیاد. خیلی زیاد.
چهارم حرفایی که یه عمر به شما می زدن شما به اون می زنین: "... جان یکم آروم تر"
پنجم خانومتون و برادر زادش در حد بوندس لیگا همدیگرو دوست دارن
 بیست و سوم تیر 89

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر